پیک امید

از امید ،شادی ،سلامتی و موفقیت میگوییم

پیک امید

از امید ،شادی ،سلامتی و موفقیت میگوییم

نادر ابراهیمی

نادر ابراهیمی در چهاردهم فروردین‌ماه سال ١٣١۵ در تهران به دنیا آمد. تحصیلات مقدماتی را در این شهر گذراند و پس از گرفتن دیپلم ادبی از دبیرستان دارالفنون، به دانشکده‌ی حقوق وارد شد. اما این دانشکده را پس از دو سال رها کرد و سپس در رشته‌ی زبان و ادبیات انگلیسی به درجه‌ی لیسانس رسید.
او از ١٣ سالگی به یک سازمان سیاسی پیوست که بارها دستگیری، بازجویی و زندان رفتن را برایش درپی داشت.
ادامه مطلب ...

استاد علی اکبر دهخدا

شادروان علی اکبر دهخدا، در سال 1257.ش در تهران به دنیا آمد. پدرش، بابا خان، از ملاکان متوسط قزوین بود که پیش از تولد او به تهران آمد و در این شهر ساکن شد. دهخدا زبان عربی و معارف اسلامی را در محضر دو تن از استادان وقت ،شیخ غلامحسین بروجردی و حاج شیخ هادی نجم آبادی، آموخت. پس از افتتاح مدرسه‌ی سیاسی تهران، در آن مدرسه به تحصیل پرداخت و زبان فرانسه و سایر علوم و فنونی را که در آن مدرسه تدریس می‌شد فراگرفت.
وی به عضویت سفارت ایران در بالکان درآمد و عازم بخارست شد. دهخدا دو سال در اروپا و بیشتر در وین، پایتخت اتریش، اقامت داشت. بازگشت او به ایران هم‌زمان با آغاز نهضت مشروطیت بود. زندگی او از این پس با زندگی مردم ایران و انقلاب مشروطیت گره خورد
ادامه مطلب ...

کوه و دشت

یک روز رسد غمی به اندازه ی کوه
یک روز رسد نشاط اندازه ی دشت
افسانه ی زندگی چنین است عزیز
در سایه ی کوه باید از دشت گذشت

ذهن احمق

ذهن احمق مانند مردمک چشم است:هرچه نوربیشتری به آن بتابانید تنگ تر می شود"

عزت نفس

«اگر ثروتمند نیستی مهم نیست، بسیاری از مردم ثروتمند نیستند»، «اگر سالم نیستی، هستند افرادی که با معلولیت و بیماری زندگی می کنند»، «اگر زیبا نیستی برخورد درست با زشتی هم وجود دارد»، «اگر جوان نیستی، همه با چهره پیری مواجه می شوند»، «اگر تحصیلات عالی نداری با کمی سواد هم می توان زندگی کرد»، «اگر قدرت سیاسی و مقام نداری، مشاغل مهم متعلق به معدودی انسان هاست»، «اما، اگر «عزت نفس نداری»، برو بمیر که هیچ نداری.»

روح بالدار

خداوند به شما روحی بالدار بخشیده است تا با بال هایش به بلندای سپهر بی پایان مهر وآزادی پر کشید

آیا جای اندوه نیست که بال های خود را با دست های خویش کنده و رنج خزیدن روی زمین را بر روح خویش فرو می آورید؟

مترجم

بهترین مترجم کسی است که سکوت دیگران را ترجمه کند.

خاک ایران

کورش بزرگ فرمود: فرمان دادم بدنم را بدون تابوت و مومیایی به خاک سپارند تا اجزای بدنم خاک ایران را تشکیل دهد.

احساس

در حضور خارها هم می شود یک یاس بود
در هیاهوی مترسک ها پر از احساس بود
میشود حتی برای دیدن پروانه ها
شیشه های مات یک متروکه را الماس بود
دست در دست پرنده بال در بال نسیم
ساقه های هرز این بیشه ها را داس بود
کاش می شد حرفی از "کاش می شد"هم نبود
هرچه بود احساس بود

زندگی چیست؟

زندگی خوردن و خوابیدن نیست . انتظار و هوس و دیدن و نادیدن نیست . زندگی چون گل سرخی است پر از خار و پر از برگ و پر از عطر لطیف . یادمان باشد اگر گل چیدیم عطر و برگ و گل و خار همه همسایه دیوار به دیوار همند