زنان مشهور در ایران باستان
آرتادخت= از زنانی است که وزیر دارایی اردوان چهارم اشکانی میشود و بی آنکه فشاری بر مردم بیاورد و باج و خراج را افزون نماید٬ کشور را به توانگری میرساند. چنانچه برآمده است٬ از کارهای بزرگ او در گردآوری دارایی کشور٬ یکی جلوگیری از هزینه های بیهوده به ویژه درباریان و دیگری گرفتن باج و خراج از درآمد توانگران بوده است.
آرتمیس یا آرتمیز= فرمانده بزرگ نیروی دریایی خشایارشا در جنگ یونانیان بود که با خردمندی و کارآمدی بی همتایی٬ ‌کشتیهای جنگی دیو پیکر را رهبری کرد و با فرماندهی درست بایسته خویش٬ ‌سپاه یونان را در هم شکست. این زن فرمانده از رایزنان جنگی خشایارشا نیز بود

آرتادخت= از زنانی است که وزیر دارایی اردوان چهارم اشکانی میشود و بی آنکه فشاری بر مردم بیاورد و باج و خراج را افزون نماید٬ کشور را به توانگری میرساند. چنانچه برآمده است٬ از کارهای بزرگ او در گردآوری دارایی کشور٬ یکی جلوگیری از هزینه های بیهوده به ویژه درباریان و دیگری گرفتن باج و خراج از درآمد توانگران بوده است.
آرتمیس یا آرتمیز= فرمانده بزرگ نیروی دریایی خشایارشا در جنگ یونانیان بود که با خردمندی و کارآمدی بی همتایی٬ ‌کشتیهای جنگی دیو پیکر را رهبری کرد و با فرماندهی درست بایسته خویش٬ ‌سپاه یونان را در هم شکست. این زن فرمانده از رایزنان جنگی خشایارشا نیز بود.
گردیه = از سرداران سرشناس و بی پروا و کارآمد و برازنده دیگر٬ گردیه خواهر بهرام چوبین است که در دلاوری و جنگاوری بلندآوازه مبیاشد. او پس از برادرش٬ فرماندهی را به دست میگیرد و در میدانهای نبرد٬ ‌آنچنان بیباکی و شایستگی از خود نشان میدهد که همگان را به ستایش وامیدارد. او در رده سپهسالاری سپاه برادر در جنگ تن به تن با تور فرمانده نیروی خاغان چین٬ او را شکست میدهد و سپاهش را تار و مار میکند.
بانو گشنسب = دختر رستم و همسر گیو نیز از زنان بیباک و رزمجویی بود که در شاهنامه فردوسی فراوان از او یاد شده است. چنین آمده است که او به اندازه ای زورمند و دلیر بود که کمتر مردی توانایی رویارویی با او را داشته است.
زربانو= دختر دیگر رستم میباشد که از سواران تیرانداز و جنگجو به شمار می آمده و با رزم دلاورانه خود زال٬ آذربرزین و زواره( برادر رستم ) را از زندان آزاد کرده است.
آپاما = دختر سپیتمن که خود از سرداران زمان هخامنشیان بود. چم این واژه گیرا٬‌ خوش آب و رنگ و زیبا میباشد.
آذرنوش= پرفروغ آتشین هم از شاهدختهای هخامنشی و هم سردار سپاه.
آرتونیس= راست و درست٬ دختر ارته باز که او خود نیز سردار بزرگ داریوش بزرگ بود.
آریاتس= آریایی پاک و درست از سرداران هخامنشی.
آسپاسیا= گرد٬ یل٬ دلیر و نیرومند٬ همسر کورش دوم که از سرداران او نیز بود.
آمسترس = هم اندیش و پشتیبان و یار٬ دختر داریوش دوم که پا به پای پدر در نبردها میجنگید.
ابردخت= دختر نیرومند و توانا و برتر٬ از سرداران ساسانی.
استاتیرا= آفریده ایزد تیر و اختران٬‌ دختر داریوش سوم هخامنشی.
ُبرزآفرید= آفریده شکوه و والایی٬ ‌از سرداران ساسانی.
برزین دخت= دختر آتشین و پرفروغ٬ از سرداران ساسانی.
پریساتیس= فرشته و زیبا٬ همسر داریوش دوم که پا به پای همسر و دختر به جنگها میرفت و پیکار میکرد.
داناک = باهوش و خردمند و فرزانه٬ از سرداران هخامنشی.
سی سی کام= کامروا و پیروز٬ ‌مادر داریوش سوم که هیچگاه در برابر اسکندر به زانو درنیامد و همچنان جنگ را دنبال نمود.
سورا= گلگون رخ٬‌ دختر اردوان پنجم اشکانی.
گلبویه = از سرداران و جنگجویان ساسانی.
ماه آذر= از سرداران ساسانی.
مهر مس= مهر بزرگ٬ ‌خورشید درخشان٬ از سرداران هخامنشی.
مهر یار= از سرداران ساسانی.
میترادخت= دختر مهر٬‌ دختر خورشید٬ ‌از سرداران اشکانی.
نگان= کامروا و پیروزمند٬ از سرداران ساسانی که با تازیان دلاورانه جنگید و دلیریها بسیار شکوهمندانه از خود نشان داد.
ِورزا= نیرومند و توانا٬ سرداری از هخامنشیان.
وهومسه = والاتبار و نیکزاده بزرگ٬ ‌از سرداران هخامنشی.
هومی یاستِر= دوست و هم پیمان و پشتیبان٬ از سرداران هخامنشی.
یوتاب= در چم درخشنده و بیمانند٬‌ خواسته و پرفروغ٬‌ خواهر آریوبرزن سردار بیباک و دلیر داریوش سوم در جنگ با اسکندر. یوتاب فرماندهی بخشی ار سپاهیان برادر را داشت که در کوههای بختیاری راه را بر اسکندر بست و اگر یک روستایی٬‌ راهی دیگر را به اسکندر نشان نمیداد تا از آن جا شبیخون بزند٬ شکست خورده و سپاهیانش تار و مار شده بودند. یوتاب همراه برادر آن اندازه